loading...

•بیشه زاری غرق در شکوفه •

| سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |

بازدید : 1
دوشنبه 19 اسفند 1403 زمان : 22:01
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

سریال کره‌‌‌ای گگدوگی : مکعب‌های تربچه کیمچی Kimcheed Radish Cubes

حالا اینکه چرا اسمش اینه رو نمیدونم .

این یه سریال سفارشی برای ترویج فرهنگ خانواده و محبت بین خانواده‌ها و اینجور چیزا بوده .

راجبه سه تا خانواده س با طرز زندگی‌های متفاوت.

سریال کره‌‌‌ای گگدوگی : مکعب‌های تربچه کیمچی Kimcheed Radish Cubesسریال کره‌‌‌ای گگدوگی : مکعب‌های تربچه کیمچی Kimcheed Radish Cubes

اولین خانواده ، خانواده جانگ هستن ،یه خانواده سنتی هستن،از این خانواده‌هایی که هرکی ازدواج کنه میاد تو همون خونه یه اتاق بهش میدن زندگی میکنه . اینا با مادروپدر بزرگ همگی باهم زندگی میکنن . پسر اول از زنش طلاق گرفته و دختر 4 ساله رو خودش از نوزادی بزرگ کرده . همه‌ی کارای خونه هم رو دوش مامانه خانواده س که میشه عروس خانواده . پسر اول تو رادیو کار میکنه ، پسر دوم کاری نداره و پسر سوم هم دبیرستانیه . پدر خانواده هم معلمه .

دومین خانواده ،خانواده لی هستن ، یه پسرشون مرده و عروسشون باهاشون زندگی میکنه و یه دختر هم دارن . پسر اولشون هم با یه دختر از خانواده پولداری ازدواج کرده و مدتیه رفته استرالیا . دختر اون خانواده پولداره ، خانواده‌ی پارک هستن که مامانش هتل داره و پسرش پارک جه وو هم همون جا مدیره . پسرشون هم وقتی از استرالیا میاد با اینکه وکیله میره منشی دفتر مادرزنش تو هتل میشه .

و سایا با بازی پارک شین هه که قراره خانواده جانگ و پارک رو بهم وصل کنه .

دختر خانواده لی هم با پسر وسطی خانواده جانگ باهم دوستن و بعدها باهم ازدواج میکنن .

تازگی عروس خانواده لی کار پیدا کرده و نویسنده‌ی رادیو شده . اون با پسر اول خانواده جانگ همکار میشه و اونا از هم خوششون میاد . پدرمادربزرگ پسره اصرار دارن که حالا که دختر خوبی پیدا شده که شرایطش با شرایط نوه شون میخوره هرچه زودتر با هم ازدواج کنن تا اینجوری هم بچه مادر دار بشه هم نوهه از تنهایی و عذب بودن در بیاد .

تو اثنای اشنایی و چراغ سبز نشون دادن بهم ، زن قبلی جانگ دونگ جین ، پیداش میشه و میاد گوینده‌ی رادیو همون بخش میشه و اینجوری کش مکش و اینجور داستانا به وجود میاد .

داستان اصلی ولی راجبه سایا و اینکه سایا کی هستشه . یه روز پارک جه وو میره کوه و تو کوه حادثه‌‌‌ای پیش میاد و این بیهوش میشه ، سایا که تو معبد قرار راهب بشه ، حدود 23سالشه ، پارک جه وو رو تو کوه می‌بینه و نجاتش میده . اینجوری جه وو با سایا اشنا میشه . مدتی میگذره و سایا تصمیم میگیره که معبد رو ترک کنه ، راهبه‌‌‌ای که بزرگش کرده بهش اسم پدرشو میگه و اونو راهی میکنه . سایا بدون هیچ اشنایی با شهر و ادمای جورواجور وارد شهر میشه و کار پیدا میکنه ولی پولاشو میدزدن و اون یاد اجوشی که نجاتش داده می‌افته . به هتلی که ادرسشو از قبل داشت ،میره و میتونه اونجا کار گیر بیاره تو رفت و امدا پاک جه وو کم کم به سایا علاقمند میشه و بعد سایا به اجوشی : پاک جه وو ، میگه که میخاد دنبال باباش بگرده . جه وو از خاهرش میخاد که از جاریش که تو رادیو کار میکنه بخاد که با گفتن اسم پدر سایا دنبال اون بگردن . مدتی میگذره و پدر سایا رو پیدا میکنن که لب گور تو بیمارستانه .

مامانه جانگ دونگ جین که همیشه به برنامه رادیویی پسرش گوش میده اسم پدر سایا رو میشنوه و اونو می‌شناسه از پسرش میخاد که بهش بگه اون یارو الان کجاست . بهش میگه که پسر کسیه که قدیم تو یه دهاتی بهش کمک کرده بود . مامانه میره به ملاقات بابای سایا و با سایا اونجا اشنا میشه .

بابای سایا میمیره و سایا رو مامانه جانگ دونگ جین میبره خونه خودشون ، تو همین اثنا مامانه می‌فهمه که سایا دختر خودشه که سالها پیش قبل اینکه ازدواج کنه به دنیا اورده بوده و بهش گفته بودن که سر یه اتفاقی دخترت مرده و اونم به حرف اون کسی که اینو گفته بوده اعتماد کرده و تاحالا فک میکرده که دخترش مرده . از اون طرف مامانه پاک جه وو ، با ازدواج جه وو و سایا و رابطه‌ی اینا مخالفه وقتیم می‌فهمه که سایا دختره این زنه س بیشتر مخالفت میکنه .

مامانه قدیم پیش یه زنی زندگی میکرده تو یه دهاتی که اون زنه تو اون دهات پولدار بوده و معروف ، پسر این زنه و مامانه باهم عاشق و معشوق بودن تا زمانی که مامانه پاک جه وون به اون دهات میاد ، خلاصه مامانه حامله میشه درحالیکه مرده با این زن جدیده ازدواج کرده بوده ، زنه چون این خانواده خانواده پولداری بود خودشو چسبونده بوده بهشون ، از اتفاق خود زنه هم حامله بوده ، خلاصه بعد از به دنیا اوردن بچه ، به مادرشوهرش میگه که من بچه‌ی اون زن رو هم بزرگ میکنم . اینجوری مادرشوهره به مامانه میگه که از اون دهات بره و خیالش راحت باشه خودش بالاسر بچه هست و اینا ، ولی وقتی یه مدتی اونجا رو ترک میکنه متوجه میشه که بچه ش مرده و اینجوری کلا اون دهات رو ترک میکنه و بعدها هم ازدواج میکنه و سرش به زندگی خودش گرم بوده . اون زنه هم مال و اموال اون مادر و پسر رو میکشه بالا و فرار میکنه و پیرزنه میمیره و پسرشم اواره میشه . بعدها جه وو حقیقت رو می‌فهمه و از مادرش بدش میاد . و یه عالم اتفاق دیگه می‌افته .

این راز سریال بود که کم کم تو طول 43 قسمت باز میشه .

مامانه سایا خیلی زن بدبخت و ساده‌‌‌ای بود . تو طول زندگیش هیچ وقت برای خودش چیزی نخاسته بود و فقط وقتشو برای بچه‌هاش که حتی بچه‌های خودشم نبوده و بچه‌های شوهرش بوده " اینو قسمت 40 می‌فهمیم 🙄😁 من همش میگفتم اگه جانگ دونگ جین پسر این زنه باشه که الان سایا باید از دونگ جین بزرگتر باشه و اینا 😄 تو طول سریال ذهنمو مشغول کرده بود " صرف کرده بود و از پدرشوهر مادرشوهرش مراقبت کرده بود ، واقعا زن بدبخت و طفلکی بود بعدش که قسمتای اخر باهاش اونجوری رفتار کردن واقعا خیلی ناراحت کننده بودش . طفلک انقد غرق در سنت و افکار املی بودش که اصلا نمیتونست چیزی رو پنهون کنه و اینو که قبل ازدواج با شوهرش بچه داشته رو گناه بزرگی می‌دونست و رفت خودش به مادرپدرشوهرش گفت و اوناام واقعا باهاش خیلی بدرفتار کردن . انگار نه اینگار این همه سال براشون چقد زحمت کشیده بود انگار که بعد از ازدواج این اتفاق افتاده بوده . راستش من از این جور خانواده‌هاشون خیلی ذهلم میره یه سری چیزاشون خوبه ولی یه سری چیزاشون دیگه عن در اره و اُملیه .

برعکس از اون طرف مامان پاک جه وو که همه‌ی گوه‌ها زیرسرش بود تا اخر جنس خراب بود و اون بود که رفت راز زنرو به شوهرش گفت و ابروشو برد و دست اخرم باعث شد که زنه رو از خونه بندازن بیرون . اخر عاقبتش واقعا مسخره بود باید فلج میشد می‌افتاد یه گوشه نه که مثلا مث بچه‌ها بشه و یکیم باید هی اینو تر و خشک کنه و مواظبش باشه. ادم وقتی یکی بهش بدی میکنه باید خیلی احمق باشه که ببخشتش و بعدشم بره انگار که چیزی نشده مواظبش باشه و تر و خشکشم بکنه . اینو نمیگن مهربونی و محبت اینو میگن احمقی . یا باید می‌مرد جه وو و سایا میرفتن سر خونه زندگی خودشون یا باید به فلاکت می‌افتاد نه که یجوری بشه که ادم دلش بهش بسوزه . خلاصه .

نرمالترین خانواده که نه سنتی عقب افتاده بود و نه زیاد مدرن خانواده‌ی لی بود که همه‌ی بچه‌هاشم عاقبت به خیر شدن حتی عروسشونم برای اینکه به یه مرد بچه دار بدن کلی دست دست کردن ، چون خوشبختی و اسایش عروسشون رو می‌خاستن . حالا دیگه عروسشون عقل نداشت و زیادی مهربون بود و رفت با دونگ جین ازدواج کرد اون دیگه یه مساله‌ی جداس و انتخاب خودش بود . 😐😁

دست اخر همه میرن سر زندگی خودشون و خوشبخت میشن . درکل سریال قشنگ و جذابی بود . یه سری جاهای مسخره و اب از نظر من داشت که میزدم جلو مثلا این رسمای مسخره یا افکار املیشون رو و یا مهربونی مسخره‌ی عروس خانواده‌ی پارک . ولی درکل داستان قشنگی داشت .از اینجور سریالا که حسهای متفاوتی رو باهاش میشه تجربه کرد و حس کرد . بازی پارک شین هه هم با اینکه اینجا سنش خیلی کم بودش واقعا خیلی خوب بود . گرچه با بازیگر پارک جه وو اختلاف سنی زیادی داشت و زیاد بهم نمی‌اومدن .

یه سریال خانوادگی که میشه تو شبکه سه پخش بشه و تازه استقبالم بشه چون خانواده‌های ایرانیم عاشق عروسا و دخترای کلفت طور هستن .🤬😫🤦‍♀️ ادمایی که موافق اینجور افکار و رفتارها هستن نبینن بهتره .

بازدید : 1
پنجشنبه 8 اسفند 1403 زمان : 0:16
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

سریال کره‌‌‌ای عاشقان تروت Lovers of Music ؛تروت یه نوع ژانر موسیقیه .

این سریال داستانش تقریبا تا به حدی زیاد شبیه سریال رویای بلنده که سوزی و تک و اینا توش بازی کرده بودن .

چه چون هی با خاهر کوچکتر و باباش زندگی میکنه که یهو ورشکست میشنو باباش خودشو گم و گور میکنه تا مثلا بار روی دختراش نباشه درحالیکه همه‌ی طلبکارا ادرس خونه رو دارن خب میان قرض و بدهی رو از دختره میخان ، این جور داستاناشون خیلی مسخره و سست عنصری و بی غیرتیه کار باباهاشون . چه چون هی مامانش قبل مرگش خاننده‌ی تروت بوده ، یه مرده عاشقش بوده که اون مرده الان رییس کمپانی بزرگ و معروفیه ، یه خاننده‌ی معروف به اسم جانگ جونگ هیون تازگی به کمپانی اونا پیوسته منتها همون فرداش براش رسوایی درست میکنن که این با این زن اون زنه و وضع نابسامانی داره و اینجور بدبخت بیچاره میشه می‌افته تو خیابونا ، رییسه به جونگ هیون میگه اگه بری این دختری که بهت میگم رو اموزش بدی خاننده بشه من کاری میکنم که بازم مث قدیم ابروتو به دست بیاری و بازم به کارت ادامه بدی . جونگ هیون چاره‌‌‌ای نمی‌بینه تا اینکارو کنه . با بدبختی این دختره‌ی دهن گشاده زشت و گستاخ و بی ادب رو راضی میکنه بیاد بره خاننده شه ، دختره ام از اونجا که طلبکارا ول کن نیستن و چاره ایم نداره میره اودیشن میده از شانس می‌ترکونه و پولدار میشه و اینا . باباشم وقتی می‌بینه دیگه کسی‌ی دنبالش نیست و بدهیی نداره برمیگرده سر خونه زندگیش . مردک بی غیرت . جانگ جونگ هیون و چه چون هی هم تو این رفت و امد و اینا عاشق هم میشن . این وسطا پسر رییس کمپانیه هم الکی الکی عاشق این بی ریخت میشه که تا یه قسمتای جذاب و خنده دار بود ولی بعدش سریال اب شد . راستش نقش عاشق دل خسته به شین سونگ روک " پسر رییس کمپانی" نمی‌یاد . تا همون قسمت 12 هم به خاطر نقش متفاوت شین سوک روک سریالو نگا کردم وگرنه درکل زیاد جذاب نبود و درکل از این دختره ایونجی اصلا خوشم نمیاد . شخصیت واقعیشم همینجوری سرتق و گستاخ و بی ادبه .

بازدید : 4
جمعه 2 اسفند 1403 زمان : 17:46
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

فیلم ژاپنیپسر طلایی gold boy

اسم فیلمو باید می‌ذاشتن پسر هیولا پسر جانی پسر قاتل .

خیلی جنس خراب بود پسره . دوتاداستان موازی داره فیلم ، داماد یه خانواده سرشناس تو یه جزیره‌ی کوچیک ، وقتی توی کوه هستن ، پدر و مادرزنشو هل میده پایین و بعد میره داد و فریاد که کمک کنین اینا اینجوری شدن پرت شدن ، اون فک میکنه چون کوه خلوته کسی از این جنایتش بویی نمیبره ، غافل از اینکه سه تا بچه مدرسه‌‌‌ای پایین کوه تو ساحل درحال عکس گرفتن هستن که این واقعه رو اتفاقی ظبط میکنن . یکی از این پسرا ، اساهی اسمش و پدرمادرش طلاق گرفتن و باباش رفته با یه زن دیگه‌‌‌ای . دختر زن باباعه با اساهی همکلاسیه . اون به دختره چشم داره ولی وقتی می‌بینه که دختره بهش رو نشون نمیده دختترو میکشه و قتل رو خودکشی جلوه میده . معلوم نی از کجا مامان دختر اینو می‌فهمه و مدام مزاحم اینا میشه که تو قاتلی و اینا . مامانه اساهی دوتا شغل داره و اغلب دیر به دیر خونه میاد . یه روز دوست قدیم اساهی با خاهر ناتنیش میان به خونه اونا و میگن که ما به بابامون چاقو زدیم . طفلک پسره خیلی ساده و خنگه ، خاهر ناتنی هم همینطور . آساهی با ملایمت به آنها اطمینان می‌دهد که پلیس نمی‌تواند او را دستگیر کند زیرا او زیر سن قانونی است.اساهی وقتی صحنه‌ی قتل رو میبینه و مدرک هم دارن از ین فرصت استفاده و به دوستاش میگه که بریم از یارو اخاذی کنیم . بچها اول می‌ترسن ولی بعد با پسره همراه میشن .

فیلم ژاپنی پسر طلایی gold boy

اونا 60 میلیون ین طلب میکنن ولی داماده میگه که اون انقد پول نداره و هنوزم انحصار وراثت نشده و منم دامادم و اینا . چندروز بعد دختر خانوادهه ینی زن داماد قاتل ، هم تو تصادف کشته میشه با دوس پسرش . پلیساام شک نمیکنن به غیر از یه پلیسی که فامیل این خانواده محسوب میشه . اساهی به خونه‌ی داماده میاد و میگه که من میدونم تو زنتو کشتی بگو چجوری کشتی منم میخام چندنفرو بکشم و اینا . طفلک داماده شاخ در اورده بود . کم مونده بود بگه سونبه نیم ؛من باید بیام ازتون درس بگیرم . هی اصرار و اینا خلاصه داماده میگه که چجور اینکارو کرده . اساهی میگه تو بیا بابا و زن بابای منو برا من بکش . اینا مزاحم من میشن فلان بابامم عوضیه منو مامانمو ول کرده به خاطر این زنه ، داماده هی قبول نمیکنه اخرسر میگه اوکی ، خاهر برادره هم کمک دستش میشن . اساهی هم شاد و شنگول انگار اصلا این کاره اون نی میره مدرسه و امتحان میده و اینا این داماده و اون دوتا ساده پپه میرن براش ادم میکشن . قشنگ یه بچه‌ی 14 ساله سه تا ادم رو که یکیش بزرگسال هست رو به بازی میگیره . اخرشم وقتی همه چی تموم میشه ، داماده میخاست اینارو بکشه که اساهی متوجه کلک داماده میشه ، دوستاش کشته میشه و اساهی داماده رو با چاقو میکشه . قشنگ ریلکس هم برمیگرده خونه و انگار نه اینگار پلیسم فک میکنه که این قربانیه . بعدشم که مامانه متوجه قتلای پسره میشه میخاست بگیره با خونسردی تمام مامانرم بکشه . که دیگه مامانه زنگ میزنه پلیس بیان اینو بگیرن زنجیرش کنن میذاشتی ژاپنو کنفیکون میکرد پسره‌ی پوفیوز .

فیلم خیلی عجیب و ترسناکی بود . این نشون میده از کسایی که انتظار نمیره چه کارایی بر میاد و چه کارایی که تو خفا میکنن .

بازدید : 3
جمعه 2 اسفند 1403 زمان : 16:51
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

فیلم چینیus and them ما و انها

راجبه رابطه‌ی یه دختر و پسر جوونه که از دهاتشون رفتن پکن تا زندگی جدیدی رو شروع کنن و با کار و تلاش به رویاهاشون برسن .

جیانگ چیانگ باباش تو دهاتشون یه رستوران کوچیک محلی داره و مادرشم موقع زایمان مرده و باباعه عملا تنهاس . عیدا یه سری دوست اشناها میان جمع میشن ولی سال به سال اون رفت و امد هم کمرنگ میشه . جیانگ چیانگ از بچگی عاشق بازی کامپیوتریه و میخاد یه بازی طراحی کنه . یه روز تو راه برگشت به دهاتشون به مناسبت سال نوی چینی‌ها ، با یه دختری به اسم شیائو شیائو اشنا میشه . اونو دوستاش باهم دوستی قشنگی رو تشکیل میدن . شیائو شیائو دوس داره تو پکن خونه زندگی خوبی داشته باشه اون با هرکی وارد رابطه میشه دنبال اینکه طرف یه شغل ثابت و خونه تو پکن داشته باشه ولی هرسری روابطش به بن بست میخوره . رویاهای جوونی خودشو داره و یجورایی سرخوش هم هست . امید به زندگی و این نشد بعدی و یجور خنگی تو وجودش هست . تو این دوستی کم کم هردو بهم علاقمند میشن و جیانگ چیانگ دوس داره که مرد رویاهای شیائو بشه . موفق بشه پولدار بشه و یه خونه تو پکن بخره و باهم زندگی شادی داشته باشن ، باباشم بیاره پکن باهم زندگی کنن . فیلم علاوه بر سختی‌های که دوتا جوون که دنبال کار هستن و دنبال تغییر زندگیشون هستن ، تنهایی‌ها و شکست‌ها و به بن بست رسیدن و اینکه گاهی دستیابی به رویاها امکان پذیر نیست و این بین تنهایی والدینی که بچه‌هاشون برای رسیدن به رویاها و ساختن زندگیشون مجبور به ترک اونها و رفتن به شهرای بزرگ رو میشن ، رو هم نشون میده .

بعد از یه سری اختلافات که منشاش ناامیدی از شکست‌ها و سختی‌های زندگی و فقره ، وقتی جدا میشن ، جیانگ چیانگ بعد از یه مدت ناراحتی خودشو جمع جور میکنه و بالاخره میتونه بازیی که همیشه دلش میخاست بسازه رو بسازه و تو یه شرکت خوب هم مشغول شه و بلافاصله یه خونه هم تو پکن بخره . بعد از این با غرور به خونه برمیگرده برای باباش تلویزیون میخره و بهش میگه که به زودی قرار باهم برن پکن اونجا زندگی کنن که باباش مخالفت میکنه . اون روز از شیائو هم خاسته بود باهاش برن پیش باباش ، با اینکه کات کرده بودن . اون دوباره به شیائو میگه که یه فرصت دوباره بهش بده و حالا که تو سختی‌ها و فقر باهاش تو یه الونک زندگی می‌گذروند حالا تو شادی هم باهم باشن و خونه‌‌‌ای که همیشه ارزو داشت رو براش خریده ولی شیائو احمقانه و غیرمنطقی قبول نمیکنه اون میگه چون جیانگ فقیر بوده باهاش بهم نزده و بعدم میگه که اون فرق کرده و جیانگ هیچ وقت اونو درک نکرده و اینجوری میشه که اینا بهم نمیرسن و گرچه جیانگ به موفقیتی که همیشه میخاست رسیده بود ولی از اینکه نتونسته بود باهم باشن همیشه دلتنگ بود و حسرت تو دلش بود .

فیلم چینی ما و انها us and them

بازی بازیگرا و مچ بودنشون با کارکتراشون واقعا عالی بود ،اون سیاه و سفید بودن پس زمینه تو زمان حال و داستان بزرگی که پشتش بود خیلی جالب بود . و غم داستان رو بیشتر میکرد .

اون نامه‌‌‌ای که بابای جیانگ برای شیائو شیائو نوشته بود به شدت غم انگیز و اشک در ار بود ، تو نامه اش گفته بود درسته که بهم نرسیدین ولی بازم یه خانواده بودیم واقعنم همین بود شیائو شیائو برای باباهه عین دخترش عزیز بود . اون زمانیکه باهم گذروندن واقعا خیلی قشنگ و باارزش بود . اون تایمی‌که با تمام بی پولی‌ها و سختی‌ها بهم عشق ورزیدن خیلی قشنگ بود . دختره رابطشون رو خراب کرد میتونست بعد از اینکه جیانگ پولدار شده بود دوباره پیشش برگرده همیشه دلش یه ادم پولدار میخاست که خونه تو پکن داشته باشه جیانگ هیچ تغییری نکرده بود فقط به خاطر سختی‌هایی که کشیده بود یخورده تند شده بود که اونم به مرور درست میشد چون دوباره باهم میشدن . واقعا خیلی حیف شد که بهم نرسیدن . با اینحال درکل فیلم خیلی قشنگ و به شدت غم انگیزی بود .

اهنگ فیلم هم خیلی قشنگ بود و یه حزنی داره که ادم نمیتونه گریه نکنه . این فیلم رو سالها پیش میخاستم نگا کنم ولی چون ساب نداشت یه مدت نگه داشتمش و بعدشم پاک کردمش . چندروز پیش تو سایت دیدم که ساب داره و یادم افتاد که من یه روز میخاستم این فیلمو ببینم برا همین سریع دانلودش کردم . یکی از بهترین چینی‌هایی که بود که دیدم .

بازدید : 3
شنبه 26 بهمن 1403 زمان : 15:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

سریال ژاپنیدلیلی که عاشق شدیم The Reason We Fall in Love

این یه سریال قرار در شرکته بین چندتا زوج که تو یه شرکتی کار میکنن و اونجا باهم قرار میذارن و اینا .

اوپای هندسامم که بی اغراق بین تمام اوپاهای ژاپنی هیچ اوپایی مثل این اوپا نبوده که انقد هیکلش و تیپش و مخصوصا تو کت و شلوار انقد عالی باشه . کوروساوا رییس بخش فروشه و کم کم به یکی از دخترای بخش فروش علاقمند میشه . ولی کوروساوا کلا شخصیت سرد و بدون ذوقی داره . ینی یجوری که زیاد نمیخنده ، عصا قورت داده هم نی ولی یطور خاصی بود که در کلمات نمیتونم بیانش کنم . انگار که نسبت به همه چیز پیرامونش بی خیاله . براش اهمیتی نداره . بعد یهو از این دختره خوشش میاد و دقیقا با همون قیافه‌ی بی اهمیت طورش به دختره میگه که دوسش داره . لبخندشم درخشانه و خلاصه که باهم به خوبی و خوشی قرار میذارن .

سریال ژاپنی دلیلی که عاشق شدیم

سریالای این مدلی اغلب ابه و یهویی و بدون مقدمه شروع میشه عشق بین زوجا . بعد از طرفی فک میکنی هیچ دیالوگی نداره و چیز خاصی نمیگن بعد میبینی که چقد صریح و صادقانه باهم ارتباط برقرار میکنن .

سریال ژاپنی دلیلی که عاشق شدیم

فک کن با همچین قیافه‌‌‌ای اعتراف به عشق کرد بعد کیس رفتن کیوت جذاب 😄💟

از این اوپا این سریال هم خیلی قشنگ بود . 💗 سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما💗

بازدید : 81
پنجشنبه 24 بهمن 1403 زمان : 16:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

بعد از مدتها اهنگی که خیلی ابسسدم کرد 🤩💟😁

آهنگ Obsession، یکی از ترکهای البوم مینیMinnie جی‌آیدل ((G)I-dle که با همکاری تن از‌‌ان‌سی تی خونده . خیلی قشنگه .

Every thought’s a melody
هر فکری مثل یه ملودیه

You and me, just set me free
تو و من، فقط منو آزاد کن

Damn, my heart just skipped a beat
قلبم یه لحظه وایساد

You spark my ignition, baby
تو منو شعله‌ور کردی، عزیزم

It’s like a dream, I can’t believe you got me blushing again
مثل یه رویا می‌مونه، باورم نمی‌شه دوباره منو از خجالت سرخ کردی
Feels like the weather in my hometown I can’t seem to forget
حسش مثل آب‌وهوای زادگاهمه، انگار نمی‌تونم از یاد ببرمش
Baby, don’t you know that I’m so addicted to you?
عزیزم، نمی‌دونی که چقدر بهت معتادم؟

Locked up in the words you say
گرفتار حرفایی که می‌زنی شدم

[Pre-Chorus: MINNIE / پیش‌کورس: مینی]

‘Cause I can’t let it go, no other way
چون نمی‌تونم رهاش کنم، راه دیگه‌ای نیست

Day or night, I just need you to stay
شب یا روز، فقط می‌خوام که پیشم بمونی

[Chorus: MINNIE / کورس: مینی]

‘Cause I’m in love with you-ooh-ooh
چون عاشقت شدم، اوه اوه

Obsessed with only you-ooh-ooh
فقط به تو وسواس دارم، اوه اوه

When enough ain’t enough got me racing fast
وقتی “کافی” کافی نیست، باعث شدی قلبم تندتر بزنه

I thought you knew I’m a fool, baby, I’m obsessed with you-ooh-ooh
فکر کردم می‌دونی که یه احمقم، عزیزم، بهت وسواس دارم، اوه اوه

[Verse 2: TEN / بند دوم: تن]

Are you ready for this moment?
آماده‌ای برای این لحظه؟

Say you’re ready, so it won’t hit the ground
بگو آماده‌ای، تا زمین نخوریم

I swear we about to move a mountain, keep your eyes on that track
قسم می‌خورم می‌خوایم یه کوه رو جابه‌جا کنیم، فقط به مسیرت نگاه کن

And you know I’ll be here waiting just to show you off, show you off
و می‌دونی که من اینجام، منتظرم که فقط تورو به همه نشون بدم

Got me caught in the distance, yeah
منو توی فاصله گرفتار کردی، آره

When nobody was listening
وقتی هیچ‌کس گوش نمی‌داد

And now I’m on my knees, my heart can’t fight back
و حالا زانو زدم، قلبم نمی‌تونه مقاومت کنه

Want you bad
خیلی می‌خوامت

[Pre-Chorus: MINNIE / پیش‌کورس: مینی]

‘Cause I can’t let it go, no other way
چون نمی‌تونم رهاش کنم، راه دیگه‌ای نیست

Day or night, I just need you to stay
شب یا روز، فقط می‌خوام که پیشم بمونی

[Chorus: MINNIE & TEN / کورس: مینی و تن]

‘Cause I’m in love with you-ooh-ooh
چون عاشقت شدم، اوه اوه

Obsessed with only you-ooh-ooh
فقط به تو وسواس دارم، اوه اوه

When enough ain’t enough got me racing fast
وقتی “کافی” کافی نیست، باعث شدی قلبم تندتر بزنه

I thought you knew I’m a fool, baby, I’m obsessed with you-ooh-ooh
فکر کردم می‌دونی که یه احمقم، عزیزم، بهت وسواس دارم، اوه اوه

[Bridge: MINNIE, TEN / بریج: مینی و تن]

Hold your breath
نفست رو حبس کن

While we dive deep in
وقتی عمیق‌تر می‌ریم

Won’t you take my hand?
دستمو نمی‌گیری؟

Never let it end (Let it end)
نزار هیچ‌وقت تموم شه (تموم شه)

I’m gonna show you love like it’s meant for
می‌خوام بهت عشقی رو نشون بدم که انگار فقط برای تو ساخته شده

Nobody else, it’s made for you only
برای هیچ‌کس دیگه نیست، فقط برای تو ساخته شده

Whenever you’re lost, I’ll go find you
هر وقت گم شدی، میام دنبالت

I need no reason why
هیچ دلیلی لازم ندارم

[Chorus: MINNIE & TEN, TEN / کورس: مینی و تن]

‘Cause I’m in love with you-ooh-ooh
چون عاشقت شدم، اوه اوه

Obsessed with only you-ooh-ooh (Ooh, woah, woah)
فقط به تو وسواس دارم، اوه اوه (اوه، واو، واو)

When enough ain’t enough got me racing fast
وقتی “کافی” کافی نیست، باعث شدی قلبم تندتر بزنه

I thought you knew I’m a fool, baby, I’m obsessed with you-ooh-ooh
فکر کردم می‌دونی که یه احمقم، عزیزم، بهت وسواس دارم، اوه اوه

[Outro: MINNIE & TEN, MINNIE / خاتمه: مینی و تن]

‘Cause I’m in love with you-ooh-ooh
چون عاشقت شدم، اوه اوه

(Da, da-di-da, da-di-da, da-di-da, da-da)
(دا، دا دی دا، دا دی دا، دا دی دا، دا دا)

Obsessed with only you-ooh-ooh
فقط به تو وسواس دارم، اوه اوه

(Da, da-di-da, da-di-da-da-da)
(دا، دا دی دا، دا دی دا دا دا)

‘Cause I’m in love with you-ooh-ooh
چون عاشقت شدم، اوه اوه

(Da, da-di-da, da-di-da, da-di-da, da-da)
(دا، دا دی دا، دا دی دا، دا دی دا، دا دا)

Obsessed with only you-ooh-ooh
فقط به تو وسواس دارم، اوه اوه

(Da, da-di-da, da-di-da-da-da)
(دا، دا دی دا، دا دی دا دا دا)

بازدید : 3
پنجشنبه 24 بهمن 1403 زمان : 16:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

سریال کره‌‌‌ای اقامت در‌هانیانگ check in hanyang

این سریال ، چجوری بگم یجوری بود تلفیقی از تاریخ و مدرنتیه . داستانش اینجوریه که هونگ جه وون ، دختریه که 12 سال پیش پدرشو کشتن و اون مجبور شده برای اینکه زنده بمونه لباس پسرونه بپوشه . یه مهمون خونه‌‌‌ای هست که مهمون خونه که چه عرض کنم رسما کاخ امپراطوری بود ، برای یه مردی به اسم چونه که رتبه‌ی پایینی داشته ولی چون استعداد تجارت و اینا داشته بابای هونگ جه وون کمکش کرده بوده ادم بشه ، حالا همون یارو بابای هونگ جه وون رو کشته . حالا جه وون که مثلا پسره ، اومده تا تو اون مهمون خونه استخدام بشه تا بتونه انتقامشو بگیره . همچین داستانی داشت .

سریال کره‌‌‌ای اقامت در‌هانیانگ

از راست : هونگ دونگ سو ، شاهزاده . پسر معمولیه ، جون هوا پسر رییس مهمون خونه .

این مهمون خونه خیلی معروفه و همه اشراف و ادم معمولی‌ها میخان که اینجا استخدام بشن ، در سمت خدمتکار 🙄🤣 من نمی‌فهمم چرا یه اشراف زاده باید بیاد خدمتکار بشه ؟! ...

هونگ جه وون با نام هونگ دونگ سو وارد این مکان میشه و با سه تا پسر دیگه هم اتاقی و هم گروهی میشه ، این سه تا پسرا که هرکدوم داستان خودشونو دارن ، فقط یکیشون ادم معمولیه که اومده واقعا برای کار تا قرضای خانوادشو بده ، دوتای دیگه اشراف زاده هستن ، که هویتشون رو قایم میکنن .

یکیشون شاهزاده س که برای هدفی به اونجا وارد شده ، و یکی دیگه شون پسر همون رییس مهمون خونه برای اینکه کار رو یاد بگیره . اینا باهم دوستی قشنگی رو تشکیل میدن و داستانهایی اتفاق می‌افته . کم کم هدف واقعی هرسه معلوم میشه و هویت هونگ دونگ سو و دختر بودنش رو هم هرسه شون تو فواصل زمانی متوجه میشن . پسر رییس مهمون خونه کم کم عاشق هونگ دونگ سو میشه ، از طرفی هونگ دونگ سو و شاهزاده هم به هم یه علاقه‌های کمرنگی دارن که زیاد بولد نی ، نمیدونم چطور شد که قسمتای اخر داشتن برا هم می‌مردن 🙄😂.

حالا اینا دنبال چین ؟ بابای هونگ جه وون وقتی داشته تجارتشو گسترش میداده با دوستش که همین قاتلشه ، یه دفتری داشته که همیشه حسابا رو اونجا یادداشت میکرده به کی چی داده چقد داده اینجور چیزا ، اینا همیشه رشوه‌هاشونو تو دفتر می‌نویسن ،همیشه هم سر این دفترها جنگ در میگیره ، اینجوری خلاصه ، و این دفترچه رو تو یه صندوق میذاره و قفل صندوق رو هم کلیدشو دوتایی کرده یکی دست خودشو بوده یکی هم دست همون دوستش ، موقع مرگ واسه خودشو میده به دخترش . حالا مرده رییس مهمون خونه ، دنبال دختر یارو میگرده سالهاس تا نیمه دیگه کلید رو پیدا کنه و از طرفی صندوق رو . شاهزاده هم دنبال کلیده . حالا چی ؟! اسم امپراطور هم تو این دفتره هستا واسه همین امپراطور گفته که بره دفتر رو گیر بیاره تا دست بالا داشته باشه رو سر این یارو ، شاهزاده هم چی بگم شیر برنج خالص . الکی فقط حرف و چطور جرات میکنی و اینا رو میگه ولی هیچ قدرتی نداره . حرف بدون پشتوانه و قدرت چه فایده داره . و همچنین اون نمیدونه که اسم باباشم تو دفتر هست . اون متوجه میشه که نیمه کلید دست هونگ دونگ سوعه ولی اونو ازش نمی‌دزده ، میخاد سعی کنه از در دوستی باهاش وارد شه و دست اخر عاشق میشنو اینا .

یه سری اتفاقات می‌افته که نصفش اب بود و بالاخره همه چیز معلوم میشه ، قضیه این بوده که امپراطور فعلی ، و ریسس مهمون خونه و یه وزیر دیگه‌‌‌ای ، باهم دست به یکی میکنن تا امپراطور که برادر امپراطور فعلی هست رو عوض کنن ، وزیره امپراطور رو میکشه ،و برادره تو عمل انجام شده قرار میگیره . امپراطور یه پسر داشته که ولیعهدش بوده بچه بوده ، امپراطور اون بچه رو تو قصر نگه میداره و رابطه پسرعموها باهم خوبه ولی خب در حقیقت حق اونه که امپراطور بشه دیگه . خلاصه اگه اون دفتر برملا بشه محتویاتش همه چی قاراشمیش میشه . از یه طرف واسه امپراطور بد میشه و از طرف وزیر و رییس مهمون خونه میتونن رو سر هم و هردو رو سر امپراطور سوار بشن . گرچه سوار بودن .

2.3 قسمت اخر خیلی همه چیز تند میگذره ، جون هوا پسر رییس مهمون خونه یهو از یه ادم شاد و شنگول و بیخیال تبدیل به کسی میشه که خشن میشه و میخاد از هر روشی شده هونگ دونگ سو رو بدست بیاره که هونگ دونگ سو معلوم نی فازش چیه تا می‌فهمه این پسر اون یاروعه باهاش چپ می‌افته . گرچه قبلشم شعور نداشت ببینه این چه پسر نازنینیه . گرچه بابای جون هوا ، باباشو کشته بود ولی اخه از فضل پدر تورو چه حاصل ؟! رو میگیم پس از شرش هم به پسر چه مربوط میشه‌ها ؟! چطور فضلش نمیرسه ، ولی شرش میرسه ؟!

خلاصه یهو همه چی رو فیصله میدن خیلی ابکی و پسرعموهه به حقش میرسه و مثلا برملا میشه که پسرعموهه عقل کل بوده و نقشه‌هارو این کشیده بوده . " یه سری نقشه‌های تو داستان رو " هونگ دونگ سو و شاهزاده عزل شده هم میرن یه شهر دیگه مهمون خونه میزنن باز ، بابای جون هوا مهمون خونه رو که به مثابه‌ی قصر بود رو اتیش میزنه و خودشم توش اتیش میگیره ولی نمیمیره . جون هوا هم به عوضی بودن باباش پی میبره و میره با سه تا دوستاش دست در دست هم انتقام میگیرن و بعدشم میره مهمون خونه میزنن و اینا .

بازیگر نقش هونگ دونگ سو شیربرنج خالص اصلا یه ذره بازی نداره این دختره . قیافه هم نداره نمیدونم چرا انقد تو همه‌ی سریالا با اوپاها بازی کرده . از این پسره که نقش شاهزاده داشت هم دیگه کلا قطع امید کردم . همه‌ی نقشاش سست عنصر و شیربرنج و یخورده صلابت نداره یخورده کاریزمای شاهزادگی . این وسط جون هوا رو دوس داشتم که جذاب بود . مخصوصا وقتی خشن شده بود .

درکل سریال بدی نبود . اینجور بود که تااخر نگاهش کردم ولی خیلیم جذاب نبود . ولی بامزه گی‌های خودشو داشت .

بازدید : 41
سه شنبه 22 بهمن 1403 زمان : 20:37
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

سریال ژاپنیآهنگ شیطان The Villain's Song Gedou no Uta

یه سریال جدید با بازی کامناشی جذاب این سری با استایل جدید و خفن و موهای بلند مرگش 🤩

سریال ژاپنی آهنگ شیطان The Villain's Song   Gedou no Uta

سریال راجبه دو مردی که خانواده‌هاشون کشته شدن و قانون درست حسابی نتونسته از حقوق قربانی دفاع کنه و اونا با همدستی هم برای قربانی‌ها از قاتلا انتقام میگیرن .

کامناشی اینجا بوکسوره و مادرش که حالا زیادم مامانه خوبی نبودش غیرعمد کشته میشه . اون با یه مرد دیگه‌‌‌ای که خانواده اشو تو خونش کشتن همدست میشه و ادمارو اون مرده میکشه . اونا یه کتاب فروشی دست دوم دارن و یه پلیسی هم باهاشون هم دسته . قربانی‌ها به کتاب فروشی میان و درخاستشون رو با نشون دادن یه کتابی که رمزشون هست ، اعلام میکنن و بعد اونا دست به کار میشن . سریال 6 قسمته و نصفه اس . احتمالا دو فصلیه . قسمت 5 ، معلوم میشه که یه گروه دیگه هستن که در صدد هستن تا از کامناشی و همدستش انتقام بگیرن . قسمت 6 گیر می‌افتن و هیچی دیگه یهو سریال تموم میشه . 🙄

سریال ژاپنی آهنگ شیطان The Villain's Song   Gedou no Uta

حیف این استایلش . زیاد جذاب نبود داستان سریال .

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

بازدید : 51
سه شنبه 22 بهمن 1403 زمان : 20:32
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

سریال ژاپنیآهنگ شیطان The Villain's Song Gedou no Uta

یه سریال جدید با بازی کامناشی جذاب این سری با استایل جدید و خفن و موهای بلند مرگش 🤩

سریال ژاپنی آهنگ شیطان The Villain's Song   Gedou no Uta

سریال راجبه دو مردی که خانواده‌هاشون کشته شدن و قانون درست حسابی نتونسته از حقوق قربانی دفاع کنه و اونا با همدستی هم برای قربانی‌ها از قاتلا انتقام میگیرن .

کامناشی اینجا بوکسوره و مادرش که حالا زیادم مامانه خوبی نبودش غیرعمد کشته میشه . اون با یه مرد دیگه‌‌‌ای که خانواده اشو تو خونش کشتن همدست میشه و ادمارو اون مرده میکشه . اونا یه کتاب فروشی دست دوم دارن و یه پلیسی هم باهاشون هم دسته . قربانی‌ها به کتاب فروشی میان و درخاستشون رو با نشون دادن یه کتابی که رمزشون هست ، اعلام میکنن و بعد اونا دست به کار میشن . سریال 6 قسمته و نصفه اس . احتمالا دو فصلیه . قسمت 5 ، معلوم میشه که یه گروه دیگه هستن که در صدد هستن تا از کامناشی و همدستش انتقام بگیرن . قسمت 6 گیر می‌افتن و هیچی دیگه یهو سریال تموم میشه . 🙄

سریال ژاپنی آهنگ شیطان The Villain's Song   Gedou no Uta

حیف این استایلش . زیاد جذاب نبود داستان سریال .

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

بازدید : 52
سه شنبه 22 بهمن 1403 زمان : 20:27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

سریال ژاپنیآهنگ شیطان The Villain's Song Gedou no Uta

یه سریال جدید با بازی کامناشی جذاب این سری با استایل جدید و خفن و موهای بلند مرگش 🤩

سریال ژاپنی آهنگ شیطان The Villain's Song   Gedou no Uta

سریال راجبه دو مردی که خانواده‌هاشون کشته شدن و قانون درست حسابی نتونسته از حقوق قربانی دفاع کنه و اونا با همدستی هم برای قربانی‌ها از قاتلا انتقام میگیرن .

کامناشی اینجا بوکسوره و مادرش که حالا زیادم مامانه خوبی نبودش غیرعمد کشته میشه . اون با یه مرد دیگه‌‌‌ای که خانواده اشو تو خونش کشتن همدست میشه و ادمارو اون مرده میکشه . اونا یه کتاب فروشی دست دوم دارن و یه پلیسی هم باهاشون هم دسته . قربانی‌ها به کتاب فروشی میان و درخاستشون رو با نشون دادن یه کتابی که رمزشون هست ، اعلام میکنن و بعد اونا دست به کار میشن . سریال 6 قسمته و نصفه اس . احتمالا دو فصلیه . قسمت 5 ، معلوم میشه که یه گروه دیگه هستن که در صدد هستن تا از کامناشی و همدستش انتقام بگیرن . قسمت 6 گیر می‌افتن و هیچی دیگه یهو سریال تموم میشه . 🙄

سریال ژاپنی آهنگ شیطان The Villain's Song   Gedou no Uta

حیف این استایلش . زیاد جذاب نبود داستان سریال .

•بیشه زاری غرق در شکوفه  •

تعداد صفحات : -1

آمار سایت
  • کل مطالب : 0
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 99
  • بازدید کننده امروز : 100
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 100
  • بازدید ماه : 121
  • بازدید سال : 3328
  • بازدید کلی : 3345
  • کدهای اختصاصی